راه های مدیریت، کنترل و مهار خشم در کودکان
خشم یک احساس طبیعی و سالم است. اما بسیاری از کودکان برای درک تفاوت بین احساس عصبانیت و رفتار پرخاشگر تقلا و تلاش می کنند. وقتی بچه ها نمی دانند چگونه با احساسات خود کنار بیایند، ناامیدی و عصبانیت به سرپیچی، بی احترامی، پرخاشگری و عصبانیت تبدیل می شود. پرخاشگری های دوران کودکی مانند دعوا، تف کردن و متلک انداختن، وقتی کنترل و درمان نشود، می تواند منجر به مسائل دیگری شود. به عنوان مثال، خشم و پرخاشگری با مشکلات تحصیلی، طرد شدن از گروه همسالان و سلامت روان ضعیف در بزرگسالی مرتبط است.
تفاوت بین احساسات و رفتار
به کودکان بیاموزید که به احساسات خود برچسب بزنند، تا بتوانند احساسات خشم و ناامیدی را به صورت کلامی بیان کنند. سعی کنید بگویید: “اینکه احساس عصبانیت کنید اشکالی ندارد، اما کتک زدن اشتباه است.” به آنها کمک کنید وقتی احساس عصبانیت می کنند، متوجه شوند که کنترل اعمال خود را در دست دارند و می توانند روی رفتار خود تسلط داشته باشند. گاهی اوقات، رفتار پرخاشگرانه از احساس ناراحتی مانند غم و اندوه یا خجالت و شرم ناشی می شود. بنابراین، به فرزندان خود کمک کنید علت احساس عصبانیت خود را کشف کنند. شاید آنها از لغو شدن یک دیدار یا مهمانی ناراحت هستند، اما با عصبانیت، احساسات خود را بروز می دهند زیرا آسان تر و راحت تر است. صحبت کردن در مورد احساسات اغلب و در طول زمان به کودکان کمک می کند تا احساسات خود را بهتر تشخیص دهند. همچنین مشاوره خانواده می تواند در این امر کمک شایانی کند.
مدیریت خشم برای کودکان چیست؟
خشم یک اخطار و هشدار است. معمولاً واکنشی را در برابر خطر بر انگیخته می کند، همچنین نوعی ابراز وجود و گاهی اوقات روشی است که کودک برای اعلام استقلال انجام می دهد.
بسیاری از چیزها می تواند خشم کودک را تحریک کند و گاهی اوقات نتیجه آن پرخاشگری و رفتار تند خواهد بود. وقتی بچه ها به سن مهدکودک می رسند، عصبانیت معمولاً به پرخاشگری تبدیل نمی شود، زیرا آنها یاد گرفته اند که از چنین واکنش های هیجانی خودداری کنند.
با گذشت زمان، وقتی بچه ها به سن مدرسه می رسند، والدین می توانند انتظار اشکال ظریف تری از پرخاشگری داشته باشند: اخم کردن، قهر کردن و غر زدن.
همانطور که مشخص است، کودکان خردسال دلایل زیادی برای عصبانی شدن دارند. آنها کوچک هستند و اجازه ندارند هر کاری که می خواهند انجام دهند. همچنین در بسیاری از کارهایی که برای انجام آن تلاش می کنند شکست می خورند. افراد بزرگتر به آنها می گویند که چه کاری انجام دهند، و از آنجایی که آن افراد قوی تر هستند، می توانند آنها را وادار به انجام کارهای مختلف کنند. کودکان 3 تا 5 ساله حتی زمانی که خطر وجود ندارد، احساس خطر می کنند یا نسبت به آن بیش از حد واکنش نشان می دهند. آنها به دنبال محافظت هستند. در این مرحله، کنترل هیجانات سخت است و توانایی گوش دادن به صحبتهای طرف مقابل و جستجوی موضوعات مشترک برای مذاکره و سازش به سختی پیش می آید.
ممکن است برای بزرگسالان بدیهی به نظر برسد، اما کودک خردسال باید بیاموزند که خشم عنوانی است که می تواند به احساس عصبانیت خود بچسباند، یعنی در حین عصبانیت، علائم و نشانه هایی مثل افزایش ضربان قلب، تنفس سنگین و احساس گرم شدن بروز پیدا می کند و طبیعی است اما باید این هیجانات را کنترل کنند.می توانید با اعتراف و صحبت کردن در مورد هیجان پیش آمده به فرزندتان کمک کنید:«من می بینم که الان عصبانی هستی». او همچنین برای تشخیص محرک هایی که این احساسات را ایجاد میکنند، به کمک والدین یا بزرگترهای خود نیاز دارد،
مثلا زمانی که اسباب بازی کودک توسط کودک دیگر گرفته می شود یا تهدید به آزار و اذیت می شود.
مدل مهارت های مدیریت خشم مناسب
بهترین راه برای آموزش نحوه برخورد با عصبانیت به کودکان این است که به آنها نشان دهید وقتی خود شما عصبانی هستید چگونه با احساس خشم خود برخورد می کنید. اما، اگر آنها ببینند که شما با احساس خشم خود به روشی مهربان تر و ملایم تر کنار میآیید، آن ها متوجه خواهند شد. به مواقعی که احساس ناامیدی می کنید اشاره کنید تا فرزندتان بفهمد که بزرگسالان نیز گاهی عصبانی می شوند. اشکالی ندارد که بگوییم، «از اینکه ماشین جلوی ما توقف نکرد تا آن بچه ها از خیابان عبور کنند، عصبانی هستم. اما من می ایستم تا آنها بتوانند با خیال راحت عبور کنند.» بیان احساسات خود به کودکان می آموزد که در مورد احساسات خود صحبت کنند. همچنین، زمانی که خونسردی خود را در مقابل فرزندانتان از دست می دهید، مسئولیت رفتار خود را بپذیرید. عذرخواهی کنید و در مورد آنچه که باید انجام می دادید صحبت کنید. بگویید: متاسفم که امروز وقتی عصبانی بودم مجبور شدی مرا در حال فریاد زدن ببینی. به جای اینکه صدایم را بلند کنم، باید به پیاده روی می رفتم تا وقتی عصبانی بودم، آرام شوم.
قوانین کنترل خشم وضع کنید
اکثر خانواده ها قوانین غیررسمی خانوادگی در مورد اینکه چه رفتاری در مورد عصبانیت قابل قبول است و چه رفتاری غیر قابل قبول است، دارند.
برخی از خانواده ها مشکلی با صدای بلند و کوبیده شدن درب ندارند در حالی که خانواده های دیگر تحمل و پذیرش کمتری برای چنین رفتارهایی دارند.
مهارت های مقابله صحیح با خشم را آموزش دهید
بچه ها باید راه های مناسب برای مقابله با خشم خود را بدانند. به جای اینکه به شما گفته شود «برادرت را نزن»، توضیح دهید که وقتی احساس خشم می کنند چه کاری می توانند انجام دهند. بگویید: «دفعه بعد از کلماتت استفاده کن» یا وقتی عصبانی شدی از او دور شو. شما همچنین می توانید بپرسید، “به جای کتک زدن چه کاری می توانید انجام دهید؟”.
نتیجه گیری
طبیعی است که بچه ها گاهی برای مدیریت خشم خود تلاش و تقلا کنند. اما، با راهنمایی بزرگترها، مهارت های کودکان بهبود می یابد. هنگامی که کودکان برای کنترل خشم خود تلاش می کنند، یا به نظر می رسد مشکلات خشم آنها بدتر می شود، مهم است که به دنبال روانپزشک خوب یا روانشناس باشید. یک متخصص آموزش دیده می تواند بروز مشکل اساسی سلامت روان را درمان کند.